|
||
فرهاد |
||
جمعه
آيينه ها ۸/ ۶
G......................... Am .................................... ميبينم صورتمو تو اينه با لبي خسته ميپرسم از خودم Bb................................... Am........................ اين غريبه كيه از من چي ميخواد؟اون به من يا من به اون G.......................................Am..........E........... خيره شدم؟ باورم نميشه هر چي ميبينم چشامو يه ......................... Eb....................................Am لحظه رو هم ميزارم به خودم ميگم كه اين صورتكه .......................A7.....Am....E................................ ميتونم از صورتم برش دارم ميكشم دستمو روي صورتم A7...Am.............................Dm................... هر چي بايد بدونم دستم ميگه منو توي اينه نشون .........A7...Am..............................Dm..... ميده ميگه اين تويي نه هيچ كس ديگه جاي پاهاي ..................A7..............C.........G.......Dm...... تموم قصه ها رنگ غربت تو تموم لحظه ها مونده روي .......................E.......F..............Am......Dm صورتت تا بدوني حالا امروز چي ازت مونده به جا G....................................Am.......................... اينه ميگه تو هموني كه يه روز ميخواستي خورشيد با .................Bb..........................................Am.. دست بگيري ولي امروز شهره شب خونت شده داري ....................A7..Am.....E.................... بي صدا تو قلبت ميميري ميشكنم اينه رو تا دوباره A7..Am...........................Dm......................... نخواد از گذشته ها حرف بزنه اينه ميشكنه هزار تيكه .........A7..Am....Em.....................Dm.............. ميشه اما باز تو هر تيكش عكس منه عكسا با دهن .......................A7.......C......................G... كجي بهم ميگن چشم اميد ببند از اسمون روزا با ..........................E.........F............Am.....Dm همديگه فرقي ندارن بوي كهنگي ميدن تمومشون. |